چهارشنبه، خرداد ۱۷، ۱۳۹۱

شاعری نام آشنا...

خیرالله فضلی از آن نوسرایان خوش قلمی است که اندیشه ی شعرهایش بوی گرم جنوب زندگی می دهد..


درباره ی خودش می نویسد:
رنج تاریخ تولد ندارد که نوشته اید۲۹ـ۱۲ـ۵۸ ..اسم وفامیل نداردکه گذاشته اید خیرالله فضلی ...از پله ها برگرد.. به پشت بام نمی رسد ارثي كه ميبرم.. يك اسم و فاميل به همه ميرسد... جنوبي از شهرستان خنج ساکن ابوظبی..

این هم شعری از او:
هیچ تار موی سفیدی را
نمیشود زیر تاری سیاه
مخفی کرد.
پیری پیری ست

و خودکار کم رنگی که تو را
تحمل میکند
عصایی بیش نیست
به هر آلبومی برگردی
پوست بادامهای شیرین را با دندان شیری ات
یکی یکی می کنی
بی خبر از آخرین بادامی که تلخ

پوستت را می کند

نه برسم هندیان هزار مذهب
سوزانده خواهی شد
و نه به آیین مصریان باستان، مومیایی

مهم نیست سردوشی ات چند ستاره دارد

وقتش که بیاید
گورکن ها یک مستطیل دور تو هم خواهند کشید

هیچ نظری موجود نیست: