چهارشنبه، خرداد ۱۰، ۱۳۹۱

دست سرنوشت

ترانه ای بسیار زیبای اچمی به گویش بستک از زنده یاد ابراهیم منصفی...


چَشیای ناز ِمَسْتُشْ ، وَ یَه غَمْزَه خارُم اُشکُ
بَخدا که هِسکَه نادِین، چه وَ روزگارُم اُشکُ

گَپیای دِلنِشینُش ، وَ خَشی چُن بَرُن دِن
وَ لِطافتِ کَلومُش، هَمَه آیه بارُم اُشکُ

مُ اُمیدُم از خدا دِن ، که مُگِی خداش بِبِنِم
چُنِ مُرغ شَو کِه تَنهان ، مُگَه غُصَّه خارُم اُشکُ

چُن خُشْ کسی نَنی دِن ، چُن صورت جَمیلُش
که گناهِ بُت پَرستی ، وَ مه طرحُ کارُم اُشکُ

اِ نَه دستِ سَرنُوشتِن ، که مو اِندِه بی نوا بِم
تِه دل مو خار محنت ، گل دست یارُم اُشکُ

عَسَل ِکپ شیرینُش، چُنِ سینه ی مَمْامو
شَتِه کَپ نَدِم خُدایا ، گِنَه ای تبارُم اُشکُ

اگَه زندگیم نَشابی ، چه بُگُم کَرِ خُدا دِن
زِرِ خاکِ پاکِ بَستَک ، وَ خَشی مزارُم اُشکُ

چهارشنبه، خرداد ۰۳، ۱۳۹۱

خالو راشد طناز

راشد انصاری شاعر شیرین سخن ، نویسنده خوش قلم، روزنامه نگار بی پروا و طنزپرداز طناز، متولد سال 1350 در روستای دیده بان است. او در بندرعباس زندگی میکند و نزدیک به دو دهه است که با مطبوعات همکاری مستمر دارد و حدود 10 سال است که در حوزه هنری فعالیت می کند . وی به طور حرفه ای از سال 1372 فعالیت خود را در زمینه شعر و داستان طنز آغاز کرد و در این زمینه کتابهای زیادی را به چاپ رساند.



کتابهای منتشر شده او:
١-دغدغه های بی خیالی ( سال 1379)
٢-این مرد مشکوک (سال 1382) 
٣-لطفا میخ نشوید (سال 1383)
۴- پشت پرده (1384)
۵- طنزینه = طنز اینه !! (سال 1387 )

راشد انصاری عزیزکه تخلص خالو راشد دارد مقام های زیادی هم در مسابقات مختلف ادبی به دست آورده است؛

١-سال 80منتخب جشنواره سراسری طنز جوان کشور . 
٢-سال 82 کاندیدای دریافت جایزه در جشنواره بین المللی طنز.
٣-سال 84 نفر اول کشور درجشنواره سراسری طنزطهران 
۴-سال 84 نفر دوم جشنواره طنز کشکستان کرمان.
۵-سال 84 کاندیدای دریافت جایزه در جشنواره سراسری مطبوعات کشور.
۶-سال 85 نفردوم جشنواره مطبوعات خلیج فارس درزاهدان. 
٧-سال های 86 و87 نفر اول جشنواره مطبوعات خلیج فارس با حضور استان های جنوبی و فارس و کر مان .
٨-سال 88 نفر اول کشور در بخش ویژه جشنواره سراسری طنز مکتوب.
٩-سال 89 تقدیر شده در جشنواره سراسری طنز مکتوب
10-برگزیده جشنواره وبلاگ نویسان طنزکشور در سال 90
11-جزو نفرات نهایی 5 دوره جشنواره سراسری طنز مکتوب
12- نفر دوم چهارمین جشنواره منطقه ای مطبوعات خلیج فارس89
13-جزو نفرات برگزیده کشوری در جشنواره سراسری حوزه هنری در سال 90
14-نفر اول نخستین جشنواره مطبوعات ملی خلیج فارس در سال 90
15نائب رئیس شورای مرکزی خانه مطبوعات دردورنخست

شایان ذکر است خالو راشد افتخار آفرین حکم مشاور عالی استاندار هرمزگان در کمیته فرهنگ و هنر نخبگان این استان را نیز دارد. هم چنین در سال 86 مراسم نکوداشتش با حضور شاعران و طنزپردازان سراسر کشوراز سوی اداره کل فرهنگ و ارشاد هرمزگان برگزارشده است. و لازم به ذکر است او در سال 88 از سوی فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان یکی از مفاخر مطرح فرهنگ و هنر مورد تجلیل قرار گرفته است. 
نمونه شعری خالو راشد:
طنز راشد انصاری
حمله رستم!
اندر حکایت حمله رستم به هرموزگان! و گرفتار شدن او و سپاهیانش درآن بلاد و باقی قضایا... 

شبی تیره چون زلف محبــوب من
تهمتن به تهمینه گفت این سخن

که ای همسر خوب و با جـــربزه
برایــم بکن قاچ یـــــک خــــــربزه!

سپس سوی لشکر برو بی درنگ
بگو تا نوازنـــــد شیـــــپور جنـــــگ

بگو با همـــه تا به وقت ســــــحر
که آماده باشـــــند از هر نظــــــر

همی گفت و تهمینه شد رهسپار
همان زن که بودی بسی هوشیار
----------
"چو فردا برآمد بلنــــــــد آفـــتاب"
تهمتن برون جست از رختـــخواب

"یکی نعـــره زد در میان گـــــروه
که گفــــتی بدرید دریا و کـــــوه"

کمی پشت خرگاه ورزش نمـود
چهل تا شنا رفت و نرمش نمود

کمی هم بچرخیـــد دور و برش
سپس یک نگه کرد بر لشکرش

خلاصـه ز هر حیث آمــــاده بود
تو گویی "حسین رضازاده" بود!

بگـــفتا عزیزان این سرزمیـــــن
نبینم شما را چنین دل غمیــن

خبرهای خوش دارم از بهرتان
ز اســتان زرخیز هـــــرموزگان!

شنیدم که آن جا خـــبرها بود
خبــرهای خوبی در آن جا بود

بنادر چو یک باره آزاد گــــشت
"زمین شد شش و آسمان گشت هشت!"

هر آن کس ببینی که در بندر است
شب و روز در فکر سیم و زر است

به من گفته شد در یسار و یمین
فراوان بود جنس! با مارک چیــن

در آن جا زیاد است سی دی و دیش
همه گونه جنس است در قشم و کیش

کنون با شما هستم ای مهتران
دلیــران این ملک و جنــــــگاوران

به همراه شمشیر و گرز و کمـند
نه با اسب و قاطر ، که با ده "سمند"

به هر طور ممکن به بنـــدر رویم
که تا جمله خرپول دوران شویم!

درین لحظه بهرام و گودرز پیــر
جلــــوتر فرستادشـان از کویر

خودش هم به همراه یک کاروان
ز زابل برفتــند شــــادی کنان

غرض بعد چندی چنان برق و باد
رسیـــــدند نزدیکـــی آن بــلاد

درآن شب که بودند مردم به خواب
تهمــتن گذر کرد از "فاریاب"1

به "گمبرون"2 رسیدند در برج تیر
به وقتی که آتش بود گرمسیر

درآن وضعیت شهر بی برق بود
نه در غرب برق و نه در شرق بود

زبخت بدش توی آن پهن دشت
زگرما تهمتن عرق سوز گشت!

به طوری که قرمز بشد چون لبو
هرآن کس بخندید بر وضــــع او

گهــــــی با مـــقوا بزد باد خود
گهی بد بگفتی به اجداد خود

عرق شرشر از پشت او می چکید
و تا قوزک پای او می رســــید

زبس زد به مغز سرش آفتــــاب
طلب کرد رستم یکی مشک آب

ولی تا به او گفته شد آب نیست
دو زانو نشست و حسابی گریست

بگفــــتا خـــدایا کـــجا آمـدیم؟
تو گویی که در کربلا آمــــدیم!

گرفتاری ما خودش کم نبـــــود
غم دیــــگری بر غـــــم ما فزود
--------
من آنم زدم فـــرق دیو سپـــــید
که مغز از دو گوشش به بیرون پرید

ندیدی که در جنگ با اشکـــبوس
چگونه سقط کردم آن مرد لوس!؟

ولیکن درین جا تلف می شویم
برای قیامت به صف می شویم

همین گفت و روز دگر چون رسید
زیاران خود یـــک نفـــــر را ندید

تمامی سوار "سواری" شـدند
زخجلت به "زابل" فراری شدند

خلاصه تهمتن چو تنـــها بماند
نشست و برای دل خود بخواند:

"عجب رسمیه رســـــــم زمونه
قــــــصه برگ و باد خزونه...."3

زترسش که گردد درآن جا هلاک
خودش هم بلافاصله زد به چاک !

امید که نیشش همیشه باز باشد و زندگی به کامش نوش.قلمش استوار.

چهارشنبه، اردیبهشت ۲۷، ۱۳۹۱

نوشیدنی تابستانی...

تابستان که می رسد داغی گرمای اچمستان سفره ی خاص خودش را پهن می کند.نوشیدنی ها و غذاهایی که خوردن هر کدامشان ذایقه خاص و سلیقه ای عالی می طلبد..

در این پست به نوشیدنی های اچمی که البته در همه جای ایران طرفداران فراوان دارد می پردازیم.. از نوشیدنی های خاص تابستان در چند پست قبل به طرز تهیه دوغ پرداختیم.در این شماره از انبان دارویی مادربزرگ تخم شربتی و خاکشیر را بیرون می آوریم و شربتش را تهیه می کنیم و به درست کردن شیر خرما هم می پردازیم..

شربت تخم شربتی:
مواد لازم؛
  • تخم شربتی        ۳ قاشق سوپخوری
  • گلاب              ۱ استکان
  • شکر              ۱ لیوان
  • آب                ۵ لیوان

طرز تهیه؛
شکر را با آب و گلاب در پارچ می ریزیم و بعد تخم شربتی را پس از خاکروب کردن و شستن به آن می افزاییم و درون یخچال می گذاریم تا همراه با لعاب دادن خنک هم بشود..برای سرو آن را در لیوان ریخته و با یخ آماده ی نوشیدن می کنیم...نوش جان.

یک سلیقه برای درست کردن شربت؛
برای اینکه شربت زیباتری جلوی میهمانتان بگذارید از این روش استفاده نمایید. وقتی که آب برای یخ در قالب یخ می ریزید در هر کدام از قالبهای آن یک توت فرنگی، آلبالو، گیلاس، دانه انگور یا هر میوه کوچک دیگری قرار دهید. وقتی که یخ بست یخها را که داخل لیوان شربت می اندازید، منظره بسیار زیبایی بوجود می آید و سلیقه وافر شما را نشان می دهد.....


شربت خاکشیر:
شربت خاکشیر یکی از نوشیدنی هایی است که از گرما زدگی جلو گیری میکند و برای رفع عطش روزه داران بسیار مفید است.

مواد لازم :
  • آب
  • خاکشیر
  • شکر
  • گلاب
  • یخ 

طرز تهیه:
مهمترین نکته ای که هنگام تهیه این شربت باید دقت کرد شستن خاکشیر و ریگ شور کردن آن است . معمولآ در هنگام خرید خاکشیری را انتخاب کنید که کمتر ریگ و خاک داشته باشد تا شستن آن آسان تر باشد.

برای شستن آب روی خاکشیر ریخته و از دو ظرف که ترجیحآ پلاستیکی باشد متل سطل های کوچک ماست استفاده کنید ظرف پلاستیکی خیلی بهتر شنهای ریز را در کف خود نگه میدارد و سپس چندین بار باکمی صبر و حوصله خاکشیری را که آب روی آن است از ظرفی به ظرف دیگر ریخته و ریگ ته آن را خالی کنید در این فاصله آب روی خاکشیر را نیز تعویض کنید تا کاملآ آب روی آن شفاف و ریگهای آن کاملآ شسته شود.
وقتی از تمیز بودن خاکشیر اطمینان حاصل کردید شکر و گلاب به مقدار کافی بریزید و در یخچال گذاشته تا خنک شود . چون شستن خاکشیر کمی سخت است میتوانید به مقدار زیاد و غلیظ تهیه کنید و در بطری در دار داخل یخچال نگهداری کنید و هربار با اضافه کردن آب و رقیق کردن شربت به مدت چند روز از آن نوش جان کنید .


طرز تهیه شیر خرما:
شیر خرما نوشیدنی مفیدی برای حافظه است ..:)

مواد لازم برای 4 نفر:
  • خرما: 6- 3 عدد، هسته آن جدا شود.
  • شیر: ‌4 پیمانه
  • دارچین: یک چهارم قاشق چای‌خوری

طرز تهیه:
• تمام مواد را درون دستگاه همزن بریزید.
•دستگاه را روشن کرده و تا حدی که نرم و روان شوند آن‌ها را با هم مخلوط کنید.
• شیر خرما آماده شده را درون لیوان بریزید.
• در صورت لزوم کمی آن را شیرین کنید. 
...



دوستان عزیز برای تابستان تلاش نمایید از نوشیدنی های طبیعی با میوه های فصل استفاده کنید...
هندوانه .خربزه.خیار و لیمو که محصولات جالیزی و باغی تابستان اچمستان هستند بهترین میوه ها برای شربتی خنک و دلچسب می باشند...

جمعه، اردیبهشت ۲۲، ۱۳۹۱

ممامون اِن.سروده ای از ماه لی لی بستکی

رز مما/ننه/دَی(مادر) ان ..
سروده ی زیر به زبان زیبای اچمی به گویش شیرین بستکی ان..
پیشکش به همه ی ممونیا..
  
مِکِه خاطرُش مُو مَی کـَدّ خدا ممامون ان
مِکِه دیسسی تِه دلش سوا سوا ممامون ان

اگـَه باکیمون بُویت وَر سُرُم فِکر دَوان
مگه هر شو تا سحر کارش دُعا ممامون ان

مِکِه هر جا اسم مون ببرن
بر متی مون  اِن پشت و پَنا ممامون ان

مِکِه ته نجابت و شرم و حیا
حسابش از مُکـِس جُدا ممامون ان

مِکِه با خشدلی و طبع بلند
تِکِه فکر هر شا و گدا ممامون ان

مِکِه از غربت ما چش شِرَهِن
تا که ما کی برسم اَ پَ سِرا ممامون ان

مکه از لی نادونی اگر چی اَم مَگـُت
مگه دن بخشنده و دلش رضا ممامون ان

مکه وبُچ خُنـُه و مهر و وفاش
به خدا خوشَم خدا ممامون ان...

meke khaterosh mo may kadde khoda mamamonen
meke dissi te delosh seva seva mamaonen

aga bakimon bevit vaere sorom fekre davan
moga harsho ta sahar karosh doa mamamonen

meke harja esm mon beberen
bar motay mon en poshto pana mamamonen

meke te nejabato sharmo haya
hesabosh az mokes joda mamamon en

meke ba khashdelio tabee boland
teke fekre har sha o gada mamamonen

meke az ghorbate ma chash sharahen
ta ke ma kay berasom apa sere mamamonen

meke az li nadooni agar chi am magot
mogaden bakhshande o delesh reza mamamonen

meke va bochkhono o mehr o vafash
bakhoda khosham khoda mamamonen

 سراینده :ماه لی لی بستکی

یکشنبه، اردیبهشت ۱۷، ۱۳۹۱

گپ خش کلکلاتی





سلام اچمستان-چُد رُزی جلوتـَه تی دلکی واستودُم یَک چی امدی مهست تنسِه تعریف بکنم اگر امکان اوشهه بزنی تی سایتتو.

تی دَلـَک خونی واستودُم مَدی که باا او بچ کـُمَر یَه هُدِت ، بچ دِرَی دُوار برا اچو ازبس عذاب شده ، گمونم 3-4 سالی اُشهُد، باا هَم کپ شخو اکد او شسِر خو از، بچ هم انگار نه انگار.دست شه هرچی انه باا شِلِی کله اجخت و واویلا زته.
خلاصه هی بچ اذاب شَدَه باا هم شـُلـُخ شکه، وینی بچ، مَه تو نِه آدُمِه، دَیکـَی ابو دواره بچ دِرَی دوار برا اچو او یک بَدِنی شَکه،باا شروع شـَکه، بتمرگ ، بپرشک، واویلا تو نه بچ آدُمِه، بشم ننت کوی ته اتواسی ، تزنـُما ، ریزه تدکنـُم ، مَه تو مکوو نچسته؟؟ او اِن حرفانو ، بچو هَم خو تو گته بچ ان حرفیانو شکله یَچه.
دیکی بو ننش اومَه او باا اِ مارکه دُرچو الا ننه شروع اوشکه زتوکـُت اِ بچ کرده او بَی خُدَه که خَستال شـَکلـُت ببه ،جونمرگ ببه ، تهلمرگ ببه ، ولو بَدُه ، سبیل بُردَه(بِگـُم بچ گربَی؟) ،خدا که صدات اِه برکه برا بیا، نهره کشده، یک مشتی خود پـِش شلی سَک بچ زَه او دو سه تا هَم چپلاخ، اِن حرفیانو بچ هُم اِکارَ واشه او یک مشتی کارَه اوشده اُو شِخـُو چو، دَیکـَی  خونه آرومود تا بچ اِخوو اوروستـَه چو پَهلـِی ننه ،ننه هَم شروع اوشکرده اسی کربو صدکـَی بچ چدو که کربُن بچُم ببم ، کربُن چشیی بدمیت ، کربُن کد او برات او ان حرفیانو ، خُب اِن خُد کد نیم وجبیش شما شِه دِرازن دوار برا کردُت ینی خوتوو ادرازِن دوار برا اچدی ،او اندو تـُسِر بچ زبوبستنو اَوُو، نه وَ زتت اُو بَی خُدت نه اِ کربو صدکش چده.
اله تکی شولـه شسه درت کِردِه ، شتی یک کساتی زر دل بچ ، اِجَی که وَ خوشباش شه کپ نسِه ، هَی اِ بچ بزهِنو گتی بزمهک ، اَزِمَهکِه یا نـَه؟؟ خـُب تو شه خوشباش گِل اگه اوشنخه ، وَ زَبُنِه خش.

لـُب کلام مَی اِن بگم که:
خُب مَه اندو خُد بچ رفتار اکنت ؟ مَه خـُت نه بچ بُسته ،تو چدُنه چه تِسِر بوا او ننت در اهورده؟ الا اگه  راست گـُتا سراخ شونبگل. تو خوت گته بچ مهلوم که هیچی حالی اوشنی ، خـُب بچ تی مِن سنو انژی بُری اوشهه بایستی تخلیه بکو،  نه اهمه اِه بچو واخونی نه زتوکوت اوشبکنی، نگتام بچ نـَلـَک شاکو ، اندو هَم شِه مهلا، هَم اَحِب اوتبه هَم یک خوردَی وِل اوشبکنی تـَه بازیش بکو، نه زیاد شه حرف نِی ، نِه شه حرف مَبی ، بـِشـُم خوتـُن فکر بکنی کجا باید چو بکنی، او اِه همه فرضتـَه انکه بَی خودو نِخوبـِه ، مَه کسی بَی اِه بَچُش هَم اخونی؟؟
دنیا عوض بوده نه دورَی کدیمه ، بچیا هَم روشن وابستت ، یـَک وهیلی به از ان بـِم – کاکام ، دادام سال 2012 هِما 1391

کلکلاتی.