شنبه، مهر ۲۳، ۱۳۹۰

تركيب قومي و نژادي لارستان کهن

مردمي كه در ناحيهُ لارستان قديم ( شهرهاي بندرلنگه ، لامرد ، بندرعباس و لارستان ) زندگي مي كنند ، در سه دورهُ مختلف به اين ناحيه مهاجرت كرده ،‌ در آن ساكن شده اند. دورهُ اول كه از قرن اول تا پنجم قمري تداوم داشته است. در اين دوره دو گروه قومي بزرگ وارد منطقه لارستان شده اند گروه اول در تاريخ به نام اقوام لاري و لاروي ( مسعودي ، 1344 ، ص 167 ) از تيره هاي اصيل آريايي محسوب ميشدند و به زبان ويژه اي معروف به لاري تكلم مي كرده اند سكونتگاه اوليهُ آنان مناطق صيموره ، سوباره و تانه معروف به سواحل لاري در مجاورت درياي لاروي ، از سواحل جنوبي هندوستان بوده است. (مسعودي ، همان ، ج1 ص167)

احتمالاً اقوام لاري در حملهُ نيروهاي مسلمان به سواحلِ هند ناگزير به مهاجرت گسترده به سمت خليج فارس و نواحي پس كرانه اي آن شده اند. ابن حوقل ، كه در نيمهُ دوم قرن چهارم قمري از فارس ديدن كرده اقوام لاري را در فهرست طوايف كوچ رو فارس ذكر كرده است. ( ابن حوقل ، 1366 ، ص40 ) مهاجرت گستردهُ طوايف جت ( jat ) از آريايي هاي اصيل نواحي نام برده به سمت لارستان قديم ، در اوايل قرن پنجم قمري و پس از حمله گستردهُ سلطان محمود غزنوي به منطقهُ سومنات صورت گرفته است. ( گرديزي ، 1347 ، ص 48 ) ابن بلخي نويسندهُ فارس نامه در اوايل قرن ششم قمري از ابوالقاسم جاتي به عنوان سركردهُ قبايلي درنواحي جنوب ياد كرده كه در خدمت عضدالدوله ديلمي بوده است. ( ابن بلخي ، 1363 ، ص 141 ) شواهد تاريخي نشان مي دهد كه اين گروه مهاجر در قرن پنجم قمري ، مركزي براي استقرار خود پيدا كرده ، آن جا را «‌ لار » ناميده اند.

گروه دوم دسته هاي مهاجر از اعراب طايفهُ جلندي ( jollandi ) هستند كه در اوايل قرن هاي اسلامي ، به سواحل جنوبي مهاجرت كرده ، بعدها در ناحيه جويم در شمال لارستان كنوني ساكن شده اند. نام رئيس قبيلهُ اين اعراب احمد بن الحسن الازدي بوده ، ‌و از اين رو جغرافي نويسان قرن هاي آغازين اسلامي اين منطقه را جويم ابي احمد ناميده اند. ( وثوقي ، 1375 ، ص 26- 16 ) اين گروه از يمن و عمان ساحلي به نواحي جنوب ايران مهاجرت كردند و بعدها تحت تأثير فرهنگ ايراني قرار گرفتند و حتي زبان آنان به لاري تغيير يافت.

دوره دوم كه از قرن پنجم تا دهم قمري تداوم داشته است. در اين دوره گروه هاي زيادي از تركان سلجوقي به نواحي لارستان مهاجرت كرده اند كه بازماندگان آنان هم اكنون در خنج ساكن هستند. حملهُ مغولان نيز باعث مهاجرت گروه هاي زيادي از طوايف تركمان و مغول به لارستان شد كه بيشتر آنان در نواحي لامرد و در منطقه اي به نام تراكمه ( tarakomeh ) سكونت گزيدند. در قرن هفتم قمري مهاجرت تعداد زيادي از سادات بني عباسي به نواحي جنوب و جنوب شرقي لارستان (صورت گرفت كه مقبرهُ رهبر آنان به نام شاه سيف الله قتال در روستاي عمادده واقع است. ( بستكي ، 1339 ، ص 46

دوره سوم كه داراي اهمّيت بسياري است و از قرن يازدهم قمري شروع شده ، تا كنون ادامه دارد. پس از آن كه شاه عباس صفوي در سال 1010 ق لارستان را فتح كرد ، دو تغيير عمده در زندگي اقوام ساكن منطقه به وجود آمد. تغيير اول ورود گستردهُ اقوام ترك و لر به لارستان است ، ( طوايف و تيره هاي مختلف قشقايي ، دولخاني و نفر ) كه اكنون در منطقه ساكن هستند. هم چنين اقوام لر نيز در منطقهُ لامرد و نواحي شمالي خنج ساكن شدند و مهم ترين آبادي و محل سكونت خود را گله دار ناميدند. تغيير دوم تقويت روز افزون تشيع در منطقهُ لارستان بود كه از دورهُ صوفيه تا كنون ادامه داشته است. از اين دوره به بعد لارستان داراي دو نوع تركيب مذهبي تسنّن و تشيع شده كه جلوهُ خاصي به حيات اجتماعي آن داده است.



*منبع: بنیاد بازشناسی لارستان کهن.

نظرات دوستان در فیسبوک اچمستان

سرکار خانم ماه لی لی بستکی:البته یادمان نرود که قدمت این نواحی و آثار به جا مانده نشان می دهد که این اقلیم در هزاره هفتم پیش از میلاد نیز ساکنانی داشته است (مانند براشت )که مطمئنا نیاکان اصلی این سرزمینند.......پیش از اسلام نیز شهرهای آباد و پر رونقی که نبض تاریخ هخامنشیان و بعد از آن بوده اند در تاریخ این منطقه فراوانند..از گوگانا(نام قدیمی لنگه) تا سیبه و جویم و....و یک مساله دیگر این که حضور بیشتر ترکها در این اقلیم بر می گردد به یکجا نشین شدنشان در اصلاحات رضاخانی.........
آقای ادیب شجاعی:در کهن بودن لارستان که شکی نیست....ولی خوب بود نگارنده محترم بنیاد مربوطه قید میکردن ؛ آتشکده و قلعه های (بعضا زرتشتی یا گبر )ـنشین بجا مانده در مناطقی از قبیل (کاریان و فتویه و ایلود و کوخرد و....) کــــــهن.ترتـــرتـــــــره!! یا لارستان...

هیچ نظری موجود نیست: