یکشنبه، تیر ۱۱، ۱۳۹۱

خر و ما



خر حیوانی آرام و کاری بوده که اجداد ما از آن بهره کشی فراوان می کرده اند و کارهای مختلفی از کوبیدن خرمن ، حمل بار ,آوردن آب، ساخت ارده گرفته تا استفاده از این حیوان نجیب و سر به زیربرای تجارت و حمل کالا از این منطقه به منطقه ای دیگرو خرید و فروش اجناسی همانند چای ، کبریت، باروت و بر دوش این گرانقدر حیوان همراه بوده است.
بچه خر را در زبان محلی کـُرِنگی یا کُرَنگَرِه گویند، البته نا گفته نماند که برای استفاده ی بهتراز این حیوان  جوان یا پیر بودنش بسیار مهم بوده و برای این تشخیص میبایست پوزه خر را بالا زده ،با مشاهده دندان حیوان سن را تشخیص می دانند که البته افراد خاصی وارد به این کار بوده اند و تشخیصش کار هر کس نبوده است.
وقتی به ضرب المثلها ،گپ شوها و متل های رایج در دوره های مختلف تاریخی اچمستان نگاه کنید می بینید که خر در همه ی آن ها نیز حضور پر رنگی دارد..

مانند:
خر اَ خرمن..
خری شز وادونسو..
خر خو پرون خو...
چون خر اِه گالـَه...


اما خرها اسمهایی نیز داشتند مثل ؛ خر سَوز ، خر سفید ، خر زَردَه و ... ، خر بد ذات را خردوزَه میگفتند..




و اما خر برای حضورش در زندگی ما  تعلقات خاص خود هم داشته مانند:

- جـُل: رو اندازی که متعلقات دیگر روی آن قرار میگرفت.. 

-پار دُم(پالدم): تسمه ای که از زیر دُم خَر رد میشده و از دو طرف به جُل وصل مشده که هنگامی که هنگام سرازیری جُل به جلو سُر نخورد و باعث ثابت نگه داشتن جُل میشده.

-سِینَه بَند: عملکری همانند پار دم ولی برعکس از زیر گردن رد شده و به دوطرف جُل متصل میشده که جُل را هنگام سرابالایی ثابت نگه دارد.

-زِر تِک: تسمه ای که از زیر شکم خَر گذشته و به جُل متصل میشده.

-اُوسار: همان افسار ,پیچیدگی و فوت و فن خاص خودش را داشته بصورتی که تسمه ای ازپُشت گوش به دور پوزه متصل میشده و زنجیری برای کنترل یا بستن حیوان استفاده میشده.

-مِخ تویله: زنجیر یا طنابی از اوسار به آن متصل بوده ..میخی زخیم و طولی حدود 30 سانتیمتر ..یکرف آن نوک تیر و طرف دیگر حلقه ای مانند..در صحرا و بیابان برای اینکه حیوان فرار نکند به زمین میکوبیدند.

-چُدار: ابزاری حالت سرعتگیر و کنترل کننده سرعت خر .بصورتی که طنابی دو طرف آنرا قلاب و دودست خر را به هم متصل که گاها یک پا و پک دست را نیز به هم متصل میکردند.

-باربُند: پارچه‌ای زخیم معمولا برزنتی برای نگه داشتن و حمل بار بر روی حیوان به حالتی که پارچه به شکل مستطیل ,چهار طناب بلند از وسط آن به طرف بیرون (همانند تصویر) و چهار حلقه در اطراف آن ،بار را بین حلقه‌ها و طناب گذاشته, طناب را از روی بار به حلقه رسانده و محکم میبستند، حالا بار برای گذاشتن روی خر آماده است.

-تُنگ و کُف‌تُنگ: تسمه‌ای برای ثابت نگه داشتن بار بر روی خر ، شکل آن ابتدا حلقه‌ای مانند سپس تسمه‌ای به پهنای 8تا 10 سانتیمتر به اندازه شکم خر که هنگام قرار گرفتن روی شکم خر باعث اذیت یا زخمی کردن نشود...سپس بندی طویل که کلا از جنس نخ بوده و از زیر شکم خر شروع و پس از گذستن از روی بار به حلقه متصل و محکم میشده.

-بَردارَه: سازه‌ای چوبی برای حمل بار یا آب استفاده میشده که دو چوب موازی ،اهرم مانند روی گُرده حیوان گذاشته و دو طرف آن یا حلبی روغنی یا هم با چوب قفسه ای میساختند.

-هِش:  برای شخم زدن زمین کاربردی همانند گارآهن‌های امروزی ولی چوبی با نوکی آهنی که آنرا اِستَر (estar)مینامیدند که به پُشت حیوان میبستند , اغلبا بخاطر استقامت بیشتر به گاو متصل میکردند.

-بُنـَه: توری با چشمه‌های کوچک برای حمل کاه .

-جُفتَک: طوری همانند بُنَه با چشمه‌های بزرگتر معمولا برای حمل خوشه کامل گندم استفاده میشده , تَلی نیز مینامیدند.

.......................

اگر چه حضور خر کمرنگ شده ولی اگر بیندیشیم می بینیم سالها حق بر گردن نیاکانمان داشته است..













به کمک دوستی محمودآبادی.

هیچ نظری موجود نیست: