شنبه، اسفند ۰۵، ۱۳۹۱

یوسف هادی

بیستم مهر ماه هفتاد و نه، کوس مرگ بر بام موسیقی بستک زدند تا بزرگمردی که بیش از چهل سال نوای آسمانی خویش را به دل اچمی‌ها می سپرد رخ در نقاب خاک کشد..از اولین کسانی بود که صدای خویش را بر گرامافون ضبط کرد و به دست اهل دلانی که هنوز به آوای پای کاروان -دنکولو دنکاو-زندگیشان می بخشید رساند.
او در سال 1316 متولد شد در بحرین قد کشید و همان جا موسیقی را در کنار بستکی های مقیم که اغلب سیاهان خانه زادشان را نیز با خود از بستک همراه آورده بودند فرا گرفت.هر سال سختی های مسیر رفت و آمد به دیار را به جان می خرید و در ماهای پایکوبی و شادی شهرش که اغلب هواخشون و بهار بود شریک می شد.غلام ایاز از یاران همیشگی او از سیاهان خوش نفسی بود که در ساز دمیدنش نان بود که روح به جانی دمیدن..رقص سنگین و وزین بستکی با ساز ایاز و اساک فیریز و محرم و آوای خوش یوسف هادی همراه می شد و شادی به دلهای مجذوب موسیقی می بخشید.
اگر چه برای مدتی فعالیت موسیقی در ایران کمرنگ شد و رفت و آمدهای یوسف هادی به ایران نیز تحت تاثیر این جریان قرار داشت اما نوارهای او کماکان به دست مردم می رسید و بخش فارسی رادیو کویت نیز با پخش آهنگ های او دل طرفداران امی خود را که در سراسر منطقه پخش بودند را به دست می آورد.با همه ی اینها آرزوی یوسف هادی برگشت به دیار و اجرای موسیقی در بین مردمی که از نزدیک حس و لمسش کنند و از خودش باشند بود از این رو دگر بار دل به دیار بست و در برگشت با چند اجرا در جمع مردم در عروسی ها روان خویش را آرامش بخشید.
یوسف هادی شصت و سه سال بیش نداشت اما حس می کرد در دیار است و دین خود را نسبت به هم زبانان و به قول خودش بستک عزیزش ادا کرده.از این رو شبی به آرامی سر به بالین می نهد و صبح روز بعد از خواب بر نمی خیزد..

ناگفته نماند که سرایندگان خوب بستکی همواره او را همراهی می کردند از این رو وقتی ترانه های اورا مورد بررسی قرار می دهیم می بینیم یک تاریخ و یک فرهنگ عظیم در موسیقی او موج می زند..روانش شاد و یادش گرامی باد.


*عکس از وبلاگ هرنگ سبز

۱ نظر:

بيقرار كوخردي گفت...

روحش شاد
واقعا كه موسيقي بستكي را بايد با او شناخت.
راستي من شنيدم كه چند روز بعد از مرگش (البته ايشان تا هميشه زنده هستند) راديو بي بي سي به مناسبت خاموشي اش برنامه اي داشته.