پنجشنبه، آبان ۰۴، ۱۳۹۱

سل خش ، حاصل گش


سلام دوستان خوب من...

یک سال گذشت با حس ها و دغدغه های مشترکی که از پس سالیان سال بودنمان ریشه می گیرد..انگار هنوز در نفس کش سرازیری های فیروز آباد به نیلگونی دریا چشم دارم و برافراشتگی بی مانند کوه های دل ستبری که بر خود لوای ایستادگی بسته اند از خشم و طغیان روزگاران نهراسیده اند و سینه به سینه ی زمین خود را به ما رسانده اند تا از برکت بودن لبخند به چهر ه ها بنشانند..

دوستانم ،وبلاگ اچمستان در کنار شما بودنش را حاصل همان عشق و حس مشترک به زبان و زادبوم پدری ای می داند که فرهنگش صلح و عشق ورزی به انسانیت است.همه می دانیم که در گذر روزگار آن چه هر روز کمرنگ تر می شود یادمان گذشتگانی است که شکوه زندگیشان صدای رگ بلند کاریز در شاهرگ بهار بوده است..دست به دست هم دادیم تا از صفایی که در این مسیر رنگی به رخساره ی بودنمان می دهد حرف بزنیم و از دلواپسی هایمان بگوییم و از آنان که برای نگهداشت ارزشها در گذر از زمانه خویش از هیچ تلاشی دریغ نمی ورزند.به شهرها سرک کشیدیم از قبرستانهای دیار تا میدانهایی که مهر اچمستانی بر پیشانی دارند ،از انبان مادربزرگ و داروهایش تا آشپزخانه ی گرم او ،از بزرگمردان هنرمند و دانشمند و سیاستمدار و ....حرف زدیم و می دانیم که هنوز حرفها و صحبتها با هم داریم..در این یکساله همدیگر را رها نکردیم با دغدغه های آشنا دل به یکی بودن سپردیم.باشد که در پایایی و پویایی این وبلاگ باز هم با هم همراه باشیم..


مهربانیتان همیشگی/دلتان به عشق اچمستان گرم باد.
با احترام احسان عسکری

هیچ نظری موجود نیست: