اگر خنج کونج هُد وقت دارا سده معروفتر هُد از کنکراکا
اگر که کاریان معروف هُد آنوخت سده معروفتر از هر جاگه آنوخت
سده و کاریان هر دو قدیمی و هُد آتشکده مرکز دینی
تک هر شهر وده آتشکده هُد فروزانتر ز هر جا در سده هُد
اَگت که خنج کونج اولیا هُد مکانی بس تمیز و با صفا هُد
نهُد در خنج قوم غیر خنجی اگر هُد همه خودی و یکنوا هُد
اُشهد خنج جاگه ای خاص تِکِه اسلام و نام وشهرتش در هر کجا هُد
نهُد قوم غریبه غیر خنجی شیوخ عالی و شاه ابوالوفا هُد
ز دوران قدیم و دور اسلام نشونه عظمتش بجا هُد
محل جامع و تدریس دینی بزرگان علوم پیریا هُد
چنان پیمان و عهدی برقرار هُد شریعت استوار ومحکمی هُد
بشهرت در میان قوم اطراف که خنجی خوب و قومی با وفا هُد
یکی هُد کاکافخردین بزرگی و مثل اُش شیخ پیر دانیال هُد
به درگاهشو اَتُندِت از ره دور ابونجمی به اَنجم آشنا هُد
*شعر از محمد ب سدهی
*نگارش حیسن عبدالله در فیسبوک اچمستان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر